17.4.09

پیش داوری ما درباره امر زیبا وابسته به چه المانهایی ست؟ آیا صرفا ادراک هارمونی در امرزیبا امری پیشینی ست یا پسینی. اگر به آموزه های کانت مراجعه کنیم، ادراک امر زیبا قطعا و بدون شک جزو امور پیشینی دسته بندی شده است. اما اینکه آیا امر زیبا خود را به سرعت نمایان میکند یا نه، موضوعی دیگر است. بطور مثال آثار اکسپرسیو جکسون پالاک و یا حتی کوبیسم پیکاسو. آیا آنچه سوژه اندیشنده را در مسائل زیباشناسی به سوی خود جذب می کند، صرفا مساله ی هارمونی ست و یا نوآوری -حتی در ابعاد رادیکال آن نیز- این جنبه از ادراک ذهن را تحت تاثیر قرار میدهد؟


به نظر می آید تلفیقی از این دو، راه حل مساله باشد. اما من این را چیزی بیش از -دمکراتیزه- شدن سلیقه ی معاصر نمی دانم. آنچه باعث تحول در روح زمانه میشود، چیزی نیست جز تلاش برای خروج از دایره هارمونی گرایی به منظور کشف مرزهای جدید در تجربه ی تاریخ بشری


نمونه ی درجه ی یک آن: نیچه





.