11.9.09

احتمالات بدن و استفراغ



عود ِ تو جا ماند در دهان من/ و امتیاز شد حالت ِ مقوایی نگاه را/ که پوز بند ِ هنر شده بود و عکاسی /.../ عود تو جا ماند در دهان من/ و ملاریته کرد کدهای موازی ی ورود به دستگاه تناسلی ی شاعرانه گی را/ و سرباز سرباز انقباض باراند بر رادمان خواستن ِ دستان تو/ که نمودار هم تختی با تنور بود/.../ و باز در بازه ی بی زمانه گی های بدن اجتناب کرد خواهش ِ تئوریها ی لیسیدنی که مبتلا کرده بود زبان ِ هر چه مرد بود را شهر/ هر چه مرد بود را شهر/.../ و شعور را که در موازنه ی بی هماهنگی های شب /ارگاسم می کرد آشفته گی ی نیلی ی تنفس را/.../ ای اجتناب افراطی پا/ گزارش کن دستان من را بر احتمالات بدن و استفراغ / گزارش کن لحظه تکیده گی های سرب را بر پیشانی بلند فرم/ بر چهره از هم دریده ی شعر/ بر منتها الیه سمت چپ ِ نبوغ / ای اجتناب افراطی پا/ ای اجتناب افراطی پا