در جهت دفاع تئوریک از شعر فرم و ابهام گرا و تبیین ِ رسالت سرنوشت ساز ِ آن بر ادبیات معاصر جهان و از جمله ایران و خاصه به منظور معرفی علل و عوام گرایش به این نوع ِ ادبیات که تا حدود زیادی برای حافظه ی تاریخی ی مخاطب فارسی زبان نامانوس، ناهنجار، تهی از معنا و... می نماید، بر آن شدم تا به مدد دوست گرانقدرم علی کریمی مجموعه ی پراکنده یی از آثار متفکران و فلاسفه ی پست مدرن را که در این زمینه قلم زده اند، از زبان آلمانی ترجمه و تحلیل نموده و از این طریق شالوده یی را در جهت آماده سازی ی ذهن هوشمند پارسی زبان برای پذیرش تدریجی ِ این نوع ِ هم چنان غریب مانده ی شعر پارسی بر هم سازم. هرچند که این مسیر بعید می نماید و بضاعت چون منی کوتاه
در آمدی بر پساساختارگرایی
برگردان از متن آلمانی: علی کریمی-ایسان سلمانی
پسا ساختارگرایی توصیف گر ِ رویکردها و روشهای مختلف ِ - نقد و تحقیق - در علوم انسانی و فلسفه است که اولین بار در اواخر دهه شصت میلادی در فرانسه رواج یافت. مرزبندی ِ پساساختارگرایی با ساختارگرایی ی کلاسیک ِ کسانی چون رومان جاکوبسن، فردیناند دو سوسور و یا کلودیو شتراوس و دیگر ساختارگرایان ِ کلاسیک، توسط هر یک از پساساختارگرایان به طرز متفاوتی تعریف و تبیین می شود. ابن تفاوتها غالبا بر این پایه استوارند که پساساختارگرایان، ساختارها و دیسکورسهای موجود را اشکال ِ ایستا و تغییرناپذیر ندانسته و عموما نگاه خود را بر روی مقوله ی ناپیوسته گی ی تاریخی ، ادوار تاریخی و مهمتر از همه بر روی شرایط شکل گیری ی ساختار متمرکز می کنند. از جمله روشهای معمول ِ پساساختارگرایان، برخورد انتقادی با مفاهیم بنیادی ، تعاریف هنجار و اصول تئوریک بوده و اعتبار اصول ِ کلاسیک سیستمهای متافیزیکی نیز توسط پساساختارگرایان مورد سئوال و تحلیل واقع می شود. بدین منظور روشهای روانشناسی ی تحلیلی ، .......، نشانه شناسی و فلسفه زبان از جانب پساساختارگرایان مورد استفاده و کاربرد است.
از جمله فلاسفه پساساختارگرا میتوان کسانی چون میشل فوکو، ژاک دریدا، ژیل دولوز، رولان بارت، ژاک لاکان، لوئیس آلتوسر، ژان بودریار، سلاووی ژیژک، ارنستو لاکلو، جودیت باتلر و هلن سیکسو را نام برد
Poststrukturalismus
Der Begriff Poststrukturalismus kennzeichnet unterschiedliche geisteswissenschaftliche und philosophische Ansätze und Methoden, die Ende der 1960er Jahre zuerst in Frankreich entstanden. Die Abgrenzungen zum klassischen Strukturalismus eines Roman Jakobson, Ferdinand de Saussure oder Claude Lévi-Strauss und anderer werden von einzelnen Poststrukturalisten unterschiedlich bestimmt. Meist werden Unterschiede darin gesehen, dass Poststrukturalisten bestehende Strukturen und Diskurse weniger als statische und stabile Gebilde sehen, sondern den Blick stärker auf die historischen Diskontinuitäten, Brüche und vor allem auf die Konstruktionsbedingungen von Strukturen richten. Typisch sind eine kritische Herangehensweise an strukturierende Begriffe, normative Vorstellungen und theoretische Prinzipien. Ordnungsprinzipien klassischer metaphysischer Systeme werden auf die Bedingungen ihrer Geltung hin befragt und analysiert. Dabei werden psychoanalytische, diskursanalytische, semiotische und sprachphilosophische Methoden verwendet.
Dem Poststrukturalismus werden Theoretiker wie Michel Foucault, Jacques Derrida, Gilles Deleuze, Roland Barthes, Jacques Lacan, Louis Althusser, Jean Baudrillard, Slavoj Žižek, Ernesto Laclau, Judith Butler und Hélène Cixious zugerechnet.
From Wikipedia, the free encyclopedia
.