شعر فرم
شاید نام گذاری این نوع ادبیات تحت عنوان شعر فرم چندان دقیق به نظر نیاید اما آنچه من را وادار میکند تا آن را تحت این عنوان بنامم، تلاشی ست برای توضیح این مساله که تک معناگرایی در ادبیات نه تنها یگانه روش در تولید ابژه ی حاوی ی زیبایی نیست، بلکه نوع خاصی از دیکتاتوری را نیز به طرزی بسیار ظریف و هوشمندانه القا می کند که این نوع خاص از دیکتاتوری را برای بار صدم، دیکتاتوری ی معنا مینامم. اما هدفم از بیان این مساله زیر سئوال بردن آثار کلاسیک نیست بلکه آنچه در این جریان مورد سرزنش قرار میگیرد تولید معاصر سبکهای کلاسیک است . آن هم در یک دامنه ی تاریخی ی بسیار گسترده که حتی آثار پیشگامان شعر نو را نیز شامل می شود. و این مساله تا حدودی درجه ی رادیکال بودن این نوع از شعر را به نمایش میگذارد.
به جای کلمه ی -کلاسیک- کلمه هایی مثل: سنتی، معناگرا، تک معنا، معنامحدود، قالبی، صلب و... هم قابل تصور است
.
به جای کلمه ی -کلاسیک- کلمه هایی مثل: سنتی، معناگرا، تک معنا، معنامحدود، قالبی، صلب و... هم قابل تصور است
.